راه های موثر برای یادگیری کودکان
سعید قاسمیثبت شده در تاریخ 1399/06/22 توسط سعید قاسمی
مغز انسان برای ارائه توانایی های یادگیری در طول زندگی طراحی شدهاست. این را می توان به شیوهای دید که یک کودک به سرعت یاد میگیرد که حالات چهره پدر و مادرش را را وقتیکه از او، راضی یا ناراضی هستند درک کند. یادگیری برای بقا ضروری است و هر چه فرد نتیجه بیشتری از یادگیری دریافت کند، برای یادگیری اشتیاق بیشتری پیدا می کند؛ همچنین هرچه فردی در انجام کاری خوب باشد، از انجام آن بیشتر لذت می برد، چرا که این لذت در نهایت به جایی ختم می شود که آنها در کاری که انجام می دهند غرق می شوند و زمان برای آنها به سرعت می گذرد.
۱. کودکان با انجام دادن بهتر یاد می گیرند
در مورد فعالیتهایی مثل راه رفتن فکر کنید. شما به فرزندتان نمی گویید که او ابتدا باید یاد بگیرد چگونه یک پا را جلوی پای دیگر بگذارد و سپس صبر کنید تا یاد بگیرد قبل از اینکه به جلو حرکت کند، این کار را بکند. کودک به راه رفتن اطرافیان خود نگاه میکند و تلاش میکند. ابتدا میافتد، تعادل خود را حفظ میکند و دوباره سعی میکند. او به تمرین ادامه میدهد تا اینکه راه رفتن را یاد بگیرد و در نهایت بدود. این فرآیند نیازمند تشویق اطرافیان و توانایی پذیرش شکست در ابتدا است، اما از طریق تداوم، او یاد میگیرد که برای بهبود مهارت لازم برای یادگیری به چه چیزی نیاز است. این تقریبا برای اغلب موارد درست است. با اجازه دادن به یک کودک برای انجام کاری، آنها میتوانند از تمام حواس خود استفاده کنند و به طور غریزی از روش یادگیری ای که برای آنها بهتر عمل میکند استفاده کنند.
۲. کودکان در گروه های آموزشی با سنین مختلف بهتر عمل می کنند
کودکان بیشتر خواستار تعریف و تمجید دیگران هستند. با اجازه دادن به کودکان برای فعالیت در گروههای سنی مختلف یادگیری آنها را افزایش دهید، زیرا کوچکترها مهارتها را از بچههای بزرگتر از خودشان میآموزند و همچنین کودکان بزرگتر، به نوبه خود، مهارتهایی مانند صبر و نحوه تدریس را یاد میگیرند. هر دو گروه سنی از یادگیری مهارتهای لازم برای موفقیت بهره میبرند.
۳. یادگیری نیازمند به یک محیط ایمن است
این امر واضح است که امنیت فیزیکی در کجا مورد توجه است، اما کودکان میتوانند در بسیاری از شرایط احساس عدم امنیت کنند. اگر آنها حس کنند که کسی را عصبانی یا نا امید کرده اند احساس ترس از دست دادن علاقه آن شخص به خود پیدا کنند، یا احساس کنند که اعتماد به نفس آنها مورد حمله قرار گرفتهاست، احساس ناامنی میکنند. این اتفاق زمانی رخ میدهد که معلم به اشتباهات آنها بخندد، به طور مداوم به آنها بگوید که اشتباه می کنند یا گنگ هستند، یا به نوعی باعث شوند که آنها احساس کنند که از لحاظ عاطفی مورد حمله قرار میگیرند. اغلب کودک شروع به خجالتی شدن از هر چیزی که شبیه آن وضعیت ناامن است، میکند. زمانی که احساس میکنید نیاز دارید که مبارزه کنید تا از نظر فیزیکی و یا عاطفی، از مشکلی عبور کنید، این تلاش تمام انرژی شما را میگیرد و یادگیری نمیتواند اتفاق بیفتد.
۴. زمانیکه کودکان انتخاب کنند که چه چیزی را یاد بگیرند، بهتر آنرا می آموزند
همه ما یک کودک را میشناسیم که ممکن است قادر به گفتن تفاوت بین خالهای روی پلنگ و ببر یا اینکه یک قورباغه چه تفاوتی با وزغ دارد، باشد. علتش این است که آنها درباره بعضی چیزها قبلا سوال کرده اند. این سوال آنها بود و به همین خاطر پاسخ را در ذهن خود حفظ می کنند. آنها در مورد چیزهای دیگر سوال نکردند، حداقل هنوز نه، بنابراین اطلاعات درباره آن در ذهنشان حفظ نشده است.
۵. کودکان از طریق بازی کردن بهتر یاد می گیرند
بازی کردن، فعالیت، سرگرمی و علاقه را با هم ترکیب می کند. جذاب و سرگرم کننده کردن یک موضوع برای کودک بسیار موثرتر از این است که از او بخواهید لیستی از مطالب را به خاطر بسپرد یا چیزهایی را حفظ کند که استفاده ای برای آنها ندارد. استفاده از موسیقی، هنر و نقش بازی برای یادگیری بسیار بهتر از حفظ کردن تنهاست.